تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت

خريد , پستي , اينترنتي , پلي بك , كارتون قديمي , كيفيت عالي , موزيك بدون كلام , سريال , دي وي دي , Dvd


دسته بندی سایت

پر فروش ترین های فورکیا


برچسب های مهم

آمار بازدید سایت

پیوند ها

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 36
  • بازدید دیروز : 180
  • بازدید کل : 155171

تأثير سلامت خانواده بر سلامت جامعه


تأثير سلامت خانواده بر سلامت جامعه

ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی ، برای دستیابی بهنیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال ، همواره مورد تائید بوده است . ازدواج رابطهای انسانی ، پیچیده ، ظریف و پویا می باشد که از ویژگیهای خاصی برخوردار است . همچنین توجه به کانون خانواده ، محیط سالم و سازنده ، روابط گرم و تعاملات میانفردی صمیمی که می توانند موجب رشد و پیشرفت افراد و در نهایت جامعه گردند ازجملهاهداف و نیازهای ازدواج محسوب می شوند .

دانش امروز روانشاسی و علوم رفتاری ، اکنون آرام آرام به سمت نوعیخردمندی ناشی از گذشت زمان به پیش می رود تا از یافته های رویکرد ها و نظریه هایمختلف در جهت بهداشت جسم و روان خانواده و بهبود بخشیدن به کارکرد های گوناگون دروناین سیستم مهم و اساسی ، استفاده هر چه بهتر بعمل آید. نیازهای عاطفی و ارضایتمایلات عاطفی از جمله عناصر مهم بهداشت جسمانی و روانی هستند که این احساس ایمنی وارضای عاطفی از ابتدای تولد کودک منحصرا از سوی پدر و مادر تامین می شود . عواطف وافکار ، نزدیکی زیادی با هم دارند بدین معنی که طرز فکر افراد ، تحت تاثیر احساساتو عواطف اطرافمان قرار می گیرد . برای هر فردی لازم است احساس کند افراد دوستشدارند و برای او احترام قائل هستند و او راهمان همانطور که هست ، می پسندند و میپذیرند . این احساس در تقویت حس اعتماد به خود و اتکا به نفس بسیار است و خانوادهاز جمله پایگاه اساسی تشکیل حس اعتماد به خود و احساس امنیت روانی عاطفی هر انساناست .

در سالهای اول زندگی شخصیت سالم بر اساس ارضای خواسته های عاطفی و جسمانی پایه گذاری می شوند نه بر مبنای محرومیت و ناکامی .کودکی که از اوان کودکی وزندگی با شادی و آرامش پرورش یافته است ، این فرصت را دارد که به زندگی امیدواربوده ،دیدگاه مثبت و مفیدی نسبت به دنیای خود داشته باشد . لازم است توجه شود کهروش صحیح پرورش فرد در خانواده ، حفظ تعادل در ارضا نیازهای گوناگون کودک از جملهاحتیاجات عاطفی است یعنی توجه افراطی نیز آسیب رساننده به شکل گیری متعادل شخصیتفرد در خانواده می گردد. آنچه امروزه به نام سندرم نازپروردگی مطرح است همچنان کهاز خود راندن به ویژه اوان اولیه زندگی ، کودک را از داشتن عواطف انسانی که اساسسلامت فکر است باز می دارد ، توجه زیاده از حد نیز بالعکس طفل را متکی به اولیا وغیر مستقل بار می آورد که در مراحل بعد امکان اتکاء به نفس و استقلال یابی را از اوسلب می نماید و در خانواده با توجه به آگاهی و آشنایی زن وشوهر هدف اساسی در ازدواج که همانا رشد و تکامل متعادل و سکون و آرامش درپرتو زندگی مشترک است این تعادل درشکل گیری شخصیت کودک فراهم می گردد.

تاریخچه رابطه بین زندگی کاری و خانوادگی

رابطه بین خانواده و کار یک فرآیند تکاملی و تدریجی داشته است . درآغاز ، کار در خانه متمرکز بود خانواده ها ، شوهران ، همسران و کودکان با شکار ،کاشتن مواد غذایی ، ساختن سایه بان و محل سکنی و پرورش فرزندان زندگی را سپری میکردند حتی با رشد بازرگانی و صنایع دستی در قرون وسطی ، کار و خانواده در تعامل باهم بودند کار کردن در زمینه صنایع دستی یا بازرگانی در خانه یا مغازه نزدیک خانه انجام می گرفت . پسران شاگردی پدران را در مغازه می کردند و دختران اغلب در کارخانه با مادر همراهی می کردند .

با طلوع انقلاب صنعتی در اواسط دهه 1850 بین خانواده و کار جداییاندکی رخ داد . در بیشتر قسمتها مردها به دور از خانه از صبحگاه تا شام در کارخانهای به کار مشغول بودند در حالی که زنان به کار در خانه و بچه داری اشتغال داشتند . بنابراین خانه مستقل از کار و پناهگاه خانه به دور از محل کسب و معاش بود، این الگوبه مدت تقریبا 100 سال دوام یافت . در جنگ جهانی دوم که به کار زنان خارج از خانههمانند کارشان در درون خانواده احساس نیاز پدید آمد حمایتهای کارخانوادگی ، مانندمراکز نگاهداری کودک را به وجود آورد . در پی آن در دهه 1950 حومه شهرها محل اقامتطبقه متوسط زنان و کودکان شد. شورشهای دهه های 1960و 1970 موید زیر سوال بردن شدیدارزشها و کارکردهای همه نهادهای اجتماعی از جمله جایگاه کار و شغل بود . با توجه بهاسترسها و فشارهای رو به افزایش روانی شغلی و به ویژه تاثیر آن بر کارکردهای افراددر جامعه امروز نشانه هایی از رابطه تعاملی بین کار و خانواده مشاهده می شود. ارزشهای رشد شخصی و تعادل بین خانواده ، فرد و شغل ضرورت نیاز به انعطاف پذیری دربرنامه کاری مرخصی های خانوادگی ، حمایتها و پاداشهای مناسب و نیز غنی سازی محیطخانواده و کار بیش از پیش محسوس گردیده است . نیاز به نزدیکی ، صمیمیت و دیگر نیازهای روانی اجتماعی احساس شده است به همین دلیل ازدواج به معنای ارضای تمایلات آنیافراد به حساب نمی آید ، بلکه ازدواج رابطه ای انسانی و پیچیده ای است که از طریقتعاملات میان فردی صمیمانه و سالم موجبات رشد و پیشرفت روزافزون افراد و نهایتاجامعه را فراهم می سازد بهمین دلیل بسط پیوستگی و ادراک خانواده نسبت به نیازهایعاطفی یکدیگر و رشد در نهایت تمامیت خانواده مطرح می شود .

  

واقعیتهای جدید زندگی خانوادگی

سلسله مراتب :

یکی از مفاهیم زندگی خانوادگی که از گذشته بدونپاسخ دقیق مانده است این پیش فرض است که ساختار سلسله مراتب ضرورتا چیز خوبی است درحالیکه به دلیل آن که ساختار سلسله مراتب بعضی اوقات وسیله ای برای سرکوب زنان بودهاست بررسی اعتبار آن در طرح نقشهای جنسیتی معنی دارتر خواهد بود .

تغییرات ناگهانی در درون خانواده از جمله ویژگیهای امروز زندگیخانوادگی است.

در بررسی و مطالعات فراوان در جوامع صنعتی مشاهده می شود که روابطزن و شوهر و چگونگی این روابط از عوامل ایجاد شکافهای متداول در بیشتر روابط است . در دهه 1980 بسیاری از مردم در جست و جوی سریع ترین و مطمئن ترین راه برای موفقیتبودند ولی امروزه افراد در مشاغل مختلف به دقت کار و حرفه خود را تحت کنترل دارند ،به جای آن که اجازه بدهند تحت سیطره شغل و حرفه شان قرار بگیرند . این افراد شغلخود را ترک نمی کنند . آنان مزایای مالی ، فکری و عاطفی موفقیت حرفه ای خود را ازدست نمی دهند بلکه یاد گرفته اند شغل خود را به گونه ای سازماندهی کنند که فراسویکار خود بتوانند وقت بیشتری را با خانواده ، جامعه و محیط خود و نیز برای رفعنیازهای خویش سپری کنند . به نظر می رسد که بسیاری از مردم در آینده به شدت به اینشیوه روی خواهند آورد .

 

 

پاسخ به تغییرات :

تغییرات پیچیده و پی در پی اقتضای شرایط جوامع کنونی می باشد و خانواده نیز بعنوان عضوی از جامعه در معرض چنین تغییراتی قرار دارد .

افراد در رویارویی با این تغییرات و تحولات ،تمایل دارند خوش بینانه و یا بدبینانه به آن بنگرند . افراد بدبین اعتقاد دارند که تغییر در خانواده تخریب کننده و مانع ایجاد و تحقق کارکردهای خانواده مانند پرورش کودک و ایجاد ثبات درزندگی خانوادگی و بزرگسالی است . برعکس افراد خوش بین ، خانواده را بعنوان نهادی که در حال تنزل است نمی بینند بلکه این تغییرات را نشانه انعطاف پذیری می دانند . این گروه اعتقاد دارند که ساختار سنتی خانواده بسیار مردسالار و همرنگ و یکنواخت است واجازه رشد به افراد را نمی دهد ، در نتیجه مناسب نیست .

علاوه بر دیدگاه های خوش بینانه و بدبینانه که به آن اشاره شد جهت گیری سومی از دیدگاه نگارنده به عنوان پژوهشگر و روانشناس تربیتی خانواده مطرح میشود که در جهت با دیدگاه بدبینانه همسوست و مساله اساسی خانواده ها را ملزوم به انتقال ارزشها می داند در عین حال که این نظر با دیدگاه خوش بینانه معتقد است درساختار خانواده اجتناب ناپذیر است و خانواده های قدیم و جدید هر دو به حمایتهای بیشتر جامعه نیاز دارند ، موافق است.

دوهرتی (1992) معتقد است که خانواده ها در آغاز قرن بیستم خانواده های نهادی بودند و ارزش عمده در آن مسئولیت پذیری بود در اواسط دهه 1920 ، کانون ازدواج و خانواده تغییر یافت و ارزش اصلی رضایت و خشنودی جایگزین مسئولیت پذیری شد . اکنون جوامع به سوی خانواده جمعی که ارزش عمده در آن انعطاف پذیری است پیش می رود در عین حال که نیاز به مسئولیت پذیری رضایت هر دو احساس می شود .

امروزه علاوه بر تعدد و پیچیدگی مشکلات ، آسیبهای اساسی به کارکردهای خانواده وارد آمده است . میزان بالای مصرف مواد مخدر ، خودکشی ، مشکلات اخلاقی نوجوانان و خشونت ریشه در خانواده ها دارد بهمین دلیل کیفیت بخشیدن به محتواهای آموزشی خانواده به ویژه زن و شوهر قبل از تشکیل خانواده می تواند موجبات کاهش آسیبهای اجتماعی را فراهم سازد .

خانواده های امروز از لحاظ تنوع و گوناگونی ، جالبترین پدیده ها هستند که با توجه به سیستم خانوادگی فرد می توان به وی کمک کرد تا در نیل به اهداف خود موفق شود .

 

  انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۴               تعداد بازدید : 748

برچسب های مهم


مطالب تصادفی

  • پول و بانكداري
  • بررسي تأثير يارانه هاي دولت بر كالاهاي وارداتي
  • بررسي تأثير كلاس هاي آمادگي دوران بارداري بر كاهش افسردگي پس از زايمان
  • رابطه بين افزايش دي اكسيد كربن و افزايش دماي كره زمين
  • اصول انبار داري شركت
  • فيلم سينمايي زندان زنان
  • فيلم سينمايي پر پرواز

لرستان - اليگودرز - خ امام - بازار الماس

كليه حقوق مادي و معنوي اين سايت متعلق به فروشگاه اينترنتي طنين مي باشد.